گاهی فانتزیها هم خیلی قشنگن.
آدم و یاد دوران بچگی میندازن.
دورانی که همه سختیها با یه خنده کودکانه تموم می شد و دنیا پر بود از عطر گل و حضور پروانه.
پنج شنبه هفته پیش با زنداداشم و پسر کوچولوی شیطونش(مهدی) رفتیم پارک طالقانی.
اعجاب آورترین نکتش این بود که خانوم زنداداش قبل از من رسیده بود سر قرار!
که این اتفاق در ۱۲ سال گذشته یعنی از آشنایی ما تا امروز بینظیر بود!
بماند که خانوم زنداداش مجبور بود مدام بگه مهدیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــییییندو
نپر
شیرجه نزن
پرتاب نشو
پشتک نزن
پدر در نیار!!
مهدیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی...
هوا خوب بود و فضا عالی.
آدم حس می کرد تو شماله!
پارک نسبتا بکریه فضای جنگلیش سالمتره!
مخصوصا واسه دختر پسرهای جوون که عاشقن و رمانتیک یه فضای شاعرانس
عجیبه الان حس کردم خیلی وقته خودم نبودم!
چه دلم واسه خودم تنگ شده بود!
خلاصه آخرشم با یه آواز قشنگ و یه گیتار خوشگل و یه فضای پر احساس با پارک خدافظی کردیم و با خودم گفتم:
ای بابا منم هنوز جوونما!
آخیش سالها بود از این آیکونا استفاده نکرده بودم!
گفتم که گاهی فانتزی خیلی خوبه!
من رفتم بخوابم!
چه مثل قبل شدم!!!
ییهوووووووو..................
دانلود آلبوم های ناصر عبداللهی
طنز
دل نوشته های گل مینا
همه چیز از همه جا
دست نوشته های گل مینا
سلام مینا جان - این حرفا چیه بابا !!!! معلومه که هنوز جونی بابا ... به قول دکتر حلت عزیز میگه آدم از 30 تا 40 سالگی نوجوونه از 40 تا 70جوونه از 70 ت100میانساله ... از 100 سال به بعد تازه یکم پیر میشه ... امیدوارم همیشه سبز و شاداب باشید . دلتون سبز باشه .....
با سلام
وبلاگ بسیار قشنگی دارید
اما حیف که امار اون شایسته وبلاگ به این زیبایی نیست
بنابراین به ما حتما سر بزنید
با تشکر
مدیر www.web-kadeh.com
دل من تازه جوونی میکنه