یه دلتنگی خاصی دارم اینروزا...
عجیب خسته ام و حوصله هیچ کاری رو ندارم...
دلم خیلی گرفته و حوصلم واقعا سر رفته...
خودم دقیقا نمی دونم چی می خوام و چرا ناراحتم...
البته تا حدودیش و می دونم اونم شب بیداریهای تا صبحه و نداشتن کار
الهام دوباره مشغول به کار شد و وقتی می بینم جایی غیر از خونه مشغول کاره خوشحال می شم براش و یه جورایی غبطه هم می خورم...
البته الهام شانسش تو پیدا کردن کار خوبه و مثل من نیست!
البته من خیلی هم مغرورم و واقعا بدم میاد برم جایی و سرم و بندازم پایین و بگم لطفا یه کار به من بدید و اونا هم با کلی ادا و اطوار بگن بهتون خبر میدیم و... ؟؟؟!
ازطرفی از بیکاری هم خوشم نمیاد و ...
همین شده که حال و روزم ریخته به هم!
یه جورایی احساس تنهایی عمیقی می کنم
دوستام فامیلام حتی همسرم شاید نتونن عمق این تنهاییم و پر کنن
گرچه همسرم رو هم به خاطر کار زیادش خیلی نمی بینم و وقتی هم میاد خونه اونقدر خسته اس که...
گرچه سرم همچین خلوت هم نیست و همین 5 شنبه شبی دوستام خونمون بودن اما بازم اینا ارضام نمی کنن و دنبال یه چیز بهترم که نمی دونم چیه و شاید هم می دونم!
نمی دونم!!!
برام دعا کنین حالم خوب نیست!
سلام عزیزم.امیدوارم تو هم بتونی بری سر کار.یادته من چقدر روزنامه رو چک میکردم همیشه.هرچی بیشتر تلاش کنی زودتر به نتیجه میرسی.برات آرزوی بهترینها رو دارم
merc
ishalla
سلام.....عالیسسسسسسسسسسسسسسسست
منم منتظر حضورتون هستم
سلام
وب قشنگی داری
به وب منم سر بزن
برای افزایش بازدید
لینکم کن
بعد اطلاع بده
لینکت کنم
ممنون
سلام بعد از ناصریا اومدم وبلاگ شخصیت توهم باید بیای وبلاگم در ضمن اهنگ خوبی انتخاب کردی با وبلاگت میسازه معلومه خوش سلیقه ای
مرسی...