ساعت ۴ بعد از ظهر خوابیدم و ساعت ۱.۳۰ شب تازه بیدار شدم!
سرما هم خوردم و حالم خیلی خوب نیست.
یه حس و حالهای عجیبی دارم نمی دونم دلم گرفته حالم گرفتس یا یه چیزی تو همین هواها.
فقط می دونم بدخوابی خیلی بده و کل سیستم فیزیکی و روحی آدم و میریزه به هم.
خیلی وقته اینجا نمی نویسم نمیدونم اصلا چه مرگم شده و چرا دستم به قلم نمیره !
یه جورایی انگار دستام خشک شدن و نطقم کور...
روزگار غریبسیت برادر.....
بنویس ، آدم حرفاشو بنویسه راحت میشه
آره
to khodet setareyi ama khabar nadary sheibani-04